1) مخاطب شناسی : یکی از اصول مهم تبلیغ شناخت مستمع است . اگر مخاطبان شما بچه مدرسه ای هستند ، دولتی یا غیر انتفاعی هستند ؟ چه سنی دارند ؟ پایین شهری یا بالا شهری هستند ؟ دوست فرهنگی ام مرا به همایش دانش آموزی برای سخنرانی دعوت کرد و از من خواست… بیشتر »
آرشیو برای: "فروردین 1396, 14"
2) متن سخنرانی یدکی : یک سال در ایام عید نوروز نشستم و برای زیارت عاشورا یک تفسیر عارفانه با کمک احادیث نوشتم ، تا از تعطیلات عید بهره برده باشم . ماه محرم آن سال با خیال راحت از اینکه متن سخنرانی من نو و بدیع است ، همه جا می رفتم و سخنرانی می کردم .… بیشتر »
3) انشراح صدر داشته باشید : یکی از دوستانم مرا 5 روز دعوت کرده بود . ایشان خیلی به من احترام می گذلرد و از من خیلی رودروایستی دارد و ….! یکی از روزها ، همسایگان آن خانم که جلسه هفتگی داشتند ، جلسه خود را به مجلس من پیوند داده بودند و… بیشتر »
4) مراقب زبان بدنتان باشید : عادت بد یا خوبی که من دارم ، راحت و بدون ودروایستی صحبت می کنم و اگر مخاطبم ، عوام باشد ، مثالهای عامیانه می زنم . روزی فردای سخنرانی ام ، خانمی در خانه ما را زد . من تعجب کردم که آدرس ما را از کجا گیر… بیشتر »
5) دعوت با واسطه : دوستی دارم که خیلی شیفته من است و به من خیلی ارادت دارد . همسایه ایشان از وی خواسته بود که کسی را برای جلسه اش پیدا کند و ایشان هم از خدا خواسته من را دعوت کرده بود به خانه همسایه شان . من وقتی منزل این خانم… بیشتر »
6) لباس و روسری مناسب : دوست ثروتمند مادرم ، من را برای ختم انعام دعوت کرد . چشمتان ببیند ، رفتم خانه شان دیدم چه خانه ای و چه سفره ای و از آن مهمتر چه مهمانانی ! همه دکلته و دامن بالای زانو و … مشکل اینجا بود که من بخاطر شناخت اجمالی که از… بیشتر »
7) مدیریت جلسه : جای با کلاسی رفته بودم سخنرانی . بوی عطر و لوازم آرایش آنها گیج و منگم می کرد . من هم آدم سمج ، باید یه تذکری سر حجاب و نماز می دادم تا جگرم خنک شود . به هر جان کندنی بود ، با کلاس و ادله علمی و قلمبه سلمبه ، بحث را جمع کردم و مختصر… بیشتر »
8 ) غرور مستمع : باز هم جای با کلاسی برای ختم انعام دعوت شده بودم . همه خانم ها روی زمین نشسته بودند الا یک خانم که نمی دونم سر چی ، به من چسبیده بود . مشکل این نیود که ، مشکل این بود که ایشان علاوه بر اینکه لباس دکلته زننده ای پوشیده… بیشتر »
9 ) کودک : جلسه خواص مؤمنین دعوت شده بودم . ولی ایراد کار این بود که خانم جوان بچه داری پیش من نشسته بود که سه تا بچه قد و نیم قد داشت . یکی را شیر می داد و یکی روی پایش بود و اون یک دور و برش ! الغرض صدا به صدا نمی رسید . مردم هم به عوض من… بیشتر »
10 ) پرنده و ماهی : جای با کلاسی دعوت شده بودم که اولاً آکواریوم داشتند و بعدش چند تا قناری و … که مدام مشغول تجلی آیات الهی بودند که با سخنرانی من تداخل پیدا کرده بود . روز اول گیج و منگ شدم . مردم هم انگار سینما اومده بودند ،… بیشتر »
11) احاطه بر مطلب : من که هیچ وقت به مطلبی احاطه نداشته باشم ، اصلاً نمی گویم و تا بحال جرأت نکرده ام یک مطلب علمی را بصورت تخصصی ارائه دهم ، ولی یکی از خانم جلسه های مشهور اینجا ، مباحث ژنتیکی را خوانده بود و آمده بود برای مردم آیات الهی را بیان… بیشتر »
12) خساست نکنید : زمستان به جایی دعوت شدم و چون آدرسش سر راست بود، آژانس نگرفتم . ولی چون باران می آمد از در تاکسی تا در خانه ، کمی طول کشید و خیس و خالی شدم . نصف چادرم هم رفت توی آب . تا رسیدم به مجلس ، از دم در جایی که مردم نمی دیدند ،… بیشتر »
14) ناراحت نشوید : همسایه ما که تازه آمده بود ، مرا 3 روز دعوت کرد . کلاً هر دو بهم آشنایی نداشتیم . روز اول رفتم وسخنرانی غرایی با ادله علمی کردم . وقتی داشتم می رفتم ، صاحب مجلس آمد دم در و چندر غازی کف دستم گذاشت و گفت : خیلی ممنون ، دیگه فردا تشریف… بیشتر »
13) از مارمولک نترسید : در تابستانی به روستایی از سوی سازمان تبلیغات دعوت شدم . مجلس در یک حسینیه ای بود که مثل سوله ورزشی بود و سقف شیروانی داشت . خیلی هم مستضعفانه بود . من هر چند وقت باید به این جاها بروم چون سهمیه دارم ! آنجا منبر داشتند… بیشتر »
15) تبلیغ برای ارگانها : دوست سپاهی ام که عاشقش هستم ، زنگ زد و گفت : فلانی همین آلان بدو برو سرم سازی کرج ، برای 200 نفر از کارکنان زن و پزشکان بسیجی آنجا سخنرانی کن . پول آژانست هم با من ! من هم دویدم و مثل کسانی که زو بازی می کنند ،… بیشتر »
16) مدیریت تزیینات : من برخی مجالس سوگواری رفته ام ، بدلایل متفاوتی حتی یک پرچم مشکی به خانه نزده اند . این کار مجلس را به میهمانی تبدیل می کند . خصوصاً که اگر وسایل خانه خیلی مدرن باشد ، مصیبت دو چندان می شود . در مقابل جایی رفته ام… بیشتر »
17 ) مدیریت شرایط مکانی : برخی صاحب مجالس نمی دانند مجلس عمومی را چطور مدیریت کنند و لذا گاه مجلس خیلی گرم است و کولر خراب است یا پنکه ندارند و یا در زمستان از پنجره بد جور سوز می آید و یا کفش های مردم زیر برف و باران خیس می شود . برخی روشنایی زیاد را… بیشتر »
18) پذیرایی سوگواری ها : برخی افراد پذیرایی پر سرو صدایی دارند . مثلاً اول جلسه یکی چایی می گیرد و یکی قند می گیرد و بعد یکی بشقاب می گذلرد و دیگری حلوا یا خرما می گیرد . یا پذیرایی کنندگان بچه سال هستند که ناشیانه پذیرایی می کنند . کلاً مثل… بیشتر »
19 ) پذیرایی مولودی ها : بر عکس سوگواری ، مولودی در ذهن مردم جای خوردن است و باید پذیرایی شود . البته باید مدیریت شود و نمی شود مستمع تا آخر با دهان خشک بنشیند . برخی خیلی پذیرایی مختصری دارند وبرعکس برخی آنقدر بریز و بپاش می کنند که مردم از حرف ما چیزی… بیشتر »