خاطرات تبلیغ ۱۰
10 ) پرنده و ماهی :
جای با کلاسی دعوت شده بودم که اولاً آکواریوم داشتند و بعدش چند تا قناری و … که مدام مشغول تجلی آیات الهی بودند که با سخنرانی من تداخل پیدا کرده بود .
روز اول گیج و منگ شدم . مردم هم انگار سینما اومده بودند ، آکواریوم را نگاه می کردند واز آواز پرندگان لذت می بردند !
روز دوم صاحبخانه روی قفس ها پارچه انداخته بود که فایده نداشت و صدا به صدا نمی رسید . آخرش روی آکواریوم پارچه انداختند و پرندگان را به جای دیگری بردند.
نکته : 1) اولین بار که به جایی می روید ، کمی زودتر بروید و تا مردم نیامده اند ، شرایط مکانی را چک کنید و در صورت نیاز اصلاح کنید .