استاد قرائتی می فرمود : شهید سید باقر حکیم فرزند آیه الله سید محسن حکیم ره از مراجع بزرگ عراق از قول پدرشان نقل می کردند که ایشان با یک تاجر شیعه ی بغدادی رفیق بود . ایه الله با ایشان قرار گذاشتند که هر کدام زودتر بمیرد ، به خواب دیگری آمده و از ان… بیشتر »
آرشیو برای: "اسفند 1394"
به اندازه شدت اطاعتی که از حق داری ، موجودات تکوینی نظام هستی از تو اطاعت می کنند .
مثلا شدت اطاعت از خدا در معصومین به گونه ای بود که خورشید می برگشت ، ماه نصف می شد ، مرده زنده می شد ، درندگان اطاعت می کردند ، و سوسمار حرف می زد و درخت راه می آمد… بیشتر »
استاد قرائتی می فرمود : کسی کتابی نوشته بود : الاسلام شیء و المسلمین شی ء آخر !
یعنی حساب اسلام را از مسلمانان جدا کنیم و خطای مسلمانان را به پای اسلام ننویسیم !
اسلام به اندازه ی کافی مظلوم است! تا کی باید زیر بار وزر و وبال خطاهای مسلمانان باید… بیشتر »
پدری به پسرش که در هوای سرد زمستانی ، در حیاط کار می کرد ، گفت : بیا لباس گرم بپوش و بعد برو حیاط ، سرما می خوری ! ولی پسر به حرف او گوش نمی داد و مشغول کار بود !
در آخر پدر ، نوه اش را بغل کرد و به حیاط برد ! پسر ناراحت شده و به پدر… بیشتر »
بدون یخچال و اجاق گاز و برق و تلفن و . . . می توان سعادتمند شد . امری محال نیست ، اما بدون دین و شریعت هرگز !
کاش دین وشریعت به اندازه این وسایل و امکانات برای انسان ارزش داشت !
کاش بی دینی ، به اندازه نداشتن این وسایل و امکانات ، برای… بیشتر »
دختر کوچولوی کلاس اولی ، که در گوشه ی اتاق نشسته بود و جمله نویسی می کرد ، مادرش را صدا زد و گفت : مامان ! میشه بیایی ببینی که این جمله ام را درست نوشته ام یا نه ؟ مادر گفت : من کار دارم . تو بیا آشپز خانه ! دخترک گفت : اگر من بیایم ، دروغ می شود !… بیشتر »
والدین فرهیخته ای قرار گذاشتند که دختر کوچولوی کلاس اولی که نمره ی دیکته اش ، محور مختصاتو بر عکس طی کرده بود و " 13 - " شده بود ، تنبیه کنند !
طی قرار قبلی وقتی پدر به خانه آمد ، مادر خبر نمره دیکته را به او داد . پدر با عصبانیت گفت : خانوم… بیشتر »
شهادت پایان نیست ! آغاز است ! تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد !
.................
پس اگر مقصد پرواز است ، قفس ویران بهتر ! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند ، از ویرانی لانه اش نمی هراسد ! … بیشتر »
8 ) فاطمیه : کسی چه می داند :
شاید علت اینکه ما از زمان حضرت زهرا س دور افتادیم ، چون حس گرا نبودیم ! و برای یاری حضرت نیاز به دیدنش نداشتیم !
یا باید حضرت را در این زمان یاری می کردیم ! چون هر زمانی نیاز به رزمنده و مجاهد دارد و مجاهدت ما به این… بیشتر »
8 ) فاطمیه : چطور ممکن است که حضرت فاطمه حجت خدا بر همه ی انسانها باشد ، اما گذر زمان ما بین ما و ایشان فاصله معنوی بیندازد ؟
دقت کن که خداوند تأخیر ما را از زمان آن حضرت ، چگونه جبران کرده است ؟
.....................................
برای… بیشتر »
7 ) فاطمیه : چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی !
من آن جا را نمی دیدم ، تو هم سیلی نمی خوردی ! بیشتر »
تلویزیون نمایشگاه نقاشی شخصی را نشان می داد . یکی از تابلوهای وی سه بعدی بود ! یعنی از هر جهت نگاه می کردی تصویر خاصی دیده می شد !
مجری می گفت : این تابلو شاهکار این نقاش است . شاهکار کاری است که بسیار ممتاز است که فرد بواسطه ی آن مشهور می گردد .
من… بیشتر »
حتماً تا بحال در جای تنگ بوده ای : خانه تنگ ، اتاق تنگ ، لباس تنگ و . . . .و حتماً می دانی روح و جسم انسان با تنگی تناسب ندارد . برای همین معماران فضاهای اجتماعی و بویژه مذهبی را بزرگ و وسیع می سازند ، تا علاوه بر جسم ، روح انسان نیز در آن آرامش… بیشتر »
پس از جنگ احد ، پیامبر ص از فردی خواست که از " سعد بن ربیع " برایش خبر بیاورند !
سفیر پیامبر ص وی را نیمه جان در میان کشتگان پیدا کرد ! و به او گفت : من از طرف پیامبر ص مأموریت یافته ام که خبری از تو برای ایشان ببرم .
سعد گفت : " من جزء مردگانم !… بیشتر »
خانم از خدا بی خبری که اهل دین و دیانت نبود ، به من می گفت : همکار همسرم ما را به ولیمه ی حج دعوت کرده بود . وقتی من به سالن رفتم ، دیدم که برخلاف تصورم ، خانمها بسیار شیک و جالب لباس پوشیده بودند . بویژه که حاج خانم میزبان ، لباس زیبایی پوشیده بود… بیشتر »
6 ) از حضرت باقر ع نقل شده است که هر گاه دردی یا تبی بر آن حضرت عارض می شد ، ابتدا از آب سرد استفاده کرده ، و بعد بر درِ خانه ی حضرت فاطمه س می ایستاد و به طوری که صدای مبارکش شنیده می شد ، چندین بار می فرمود :
یا فاطمه ُ بنتَ محمدٍ !
الکافی . ج 8 .… بیشتر »
5 ) فاطمیه : از جابر بن عبد الله انصاری روایت شده که :
رسول خدا ص در ضمن حدیث مفصلی فرمودند : . . . و هر کس علی بن ابیطالب ع را زیارت کند ، گویا فاطمه س را زیارت نموده است !
بحار الانوار . ج 43 . ص 58 بیشتر »
4 ) فاطمیه : امام صادق ع می فرماید : تسبیح حضرت فاطمه س در هر روزی و پس از هر نماز ، در نزد من ، محبوب تر از هزار رکعت نماز [ مستحبی ] در هر روز است !
مآه العقول . ج 15 . ص176 بیشتر »
3 ) فاطمیه : در تفسیر " حی علی خیر العمل " از امام صادق ع روایت شده است که فرمود :
" خیر العمل " نیکی کردن به حضرت فاطمه و فرزندان آن حضرت است !
توحید صدوق . ص 241 . بیشتر »
2 ) فاطمیه : حضرت علی ع از حضرت فاطمه س نقل می کند :
رسول خدا ص به من فرمود : ای فاطمه ! هر کس بر تو صلوات فرستد ، خداوند او را خواهد بخشید و مورد آمرزش قرار خواهد داد و او را به من - در هر کجای بهشت که باشم - ملحق خواهد نمود !
کشف الغمه . ج 1 . ص… بیشتر »
1) یزید بن عبدالملک از پدرش ، از جدش ، روایت کرده است : به خدمت حضرت فاطمه س رسیدم .
ابتدا بر من سلام کرد و سپس فرمود : چه شده که صبحگاهان به نزد ما آمده ای ؟
عرض کردم : به دنبال " برکت " آمده ام !
حضرت فرمود : پدرم به من چنین خبر داد که هر کس بر… بیشتر »
مادری بهم گفت : میشه این دختر منو نصیحت کنی ؟ ! گفتم : چرا ؟ گفت : چون در ظرف شستن در آب و وقتش اسراف می کند ! پرسیدم : چطور ؟
دختر جواب داد : اصلاً هم اسراف نیست ، بلکه نظافت و پاگیزگی است !
من اول ظروف را در آب گرم قرار می دهم تا چربی هایش برود .… بیشتر »
روی میز انواع غذاها چیده شده ! انواع غذاهای حلال و سالم و . . . و در انتهای میز برخی غذاهای حرام !
حق انتخاب با توست !
می خواهی از ذکر و دعا و مناجات و قرآن روحت را تغذیه کن و یا از موسیقی و غیبت و تهمت و دشنام و لعن و نفرین و سوءظن سیرش کن !
حق… بیشتر »
خانمی برای اینکه همسرش بگذارد که برود به مادر پیرش در خانه تکانی کمک کند ، خانه ی مادر شوهرش را هم خانه تکانی می کرد !
من نمی دونم این راهکار خوبیه یا نه ؟ شرعیه یا نه ؟ عقلیه یا نه ؟ فقط می دونم باید اون خانوم خیلی خسته باشه ! بیشتر »
اگر اداره ی مخابرات شهر شما ، تجهیزاتش فوق مدرن و خدمات دهی اش عالی و منحصر بفرد باشد ، ولی با این حال خط تلفن خانه ی درب وداغون شما ، قطع باشد ( که چند دفعه هم سیم هایش اتصال کرده ) ، باز به اداره ی مخابرات شک می کنی یا به خانه ی خودت ؟
پس وقتی… بیشتر »
امروز با اعلام آرای انتخابات ، خیلی نذرها قبول نشد و برخی هم قبول شد !
باشد که در روز قیامت در " عقبه ی نذور " سرافکنده نگردیم !
نذر من هم قبول نشد . خدایا این نذر قبول نشده و امید نا امید شده را از من بپذیر ! بیشتر »
مهربانم ! عزیزم ! دلبندم ! تمام امیدم ! عشق آسمانی ام !
گل محمدی ام ! روشنایی خانه ام ! غنچه ی نشکفته ام !
تاج سرم ! گل یاسم ! ماه تابانم ! نور چشمانم !
گفتن این کلمات چه هزینه ای دارد ؟ چقدر باید پول بدهیم ؟
چون مجانی است ، ارزشی ندارند… بیشتر »
پاکی جسم چه لذتی دارد . جسمی که عاریه و ظاهری و اعتباری است !
پاکی روح چه خواهد بود ؟ روحی که دائمی و باطنی و حقیقی است !
خدایا مرا پاکم کن تا دوستم داشته باشی !
والله یحب المطهرین . توبه / 108 . بیشتر »
استاد راشد یزدی می فرمود : دوست بزرگواری بعنوان روحانی کاروان عازم مکه شده بود . در ابتدای سفر کاروان ، زائران را برای بازدید به مکان چاههای بدر بردند .
چاههای بدر محل جنگ بدر بوده که بعد از شکست کافران ، پیامبر ص دستور داد همه ی اجساد کفار کشته شده… بیشتر »
استاد راشد یزدی می فرمود : دوست بزرگواری بعنوان روحانی کاروان عازم مکه شده بود . در ابتدای سفر کاروان ، زائران را برای بازدید به مکان چاههای بدر بردند .
چاههای بدر محل جنگ بدر بوده که بعد از شکست کافران ، پیامبر ص دستور داد همه ی اجساد کفار کشته شده… بیشتر »
حجت الاسلام راشد یزدی می فرمودند : شخصی در زمانهای قدیم گوگرد قاچاق می کرد . در بین راه او را با یک گونی گوگرد گرفتند که آنها را به اندازه فندق بسته بندی کرده بود . از او پرسیدند : محموله ات چیست ؟ او جواب داد : سیاهدانه ! !
( سیاهدانه دانه غذایی سیاه… بیشتر »
با عجله برای رفتن به سر کار حاضر می شوم .از خانه بیرون می آیم . هوا سرد است .
اِ باز که ماشین را در حیاط ، مماس با دیوار پارک کرده اند ! چند دفعه تذکر داده ام ولی فایده ندارد ! با احتیاط تمام از بین دیوار و ماشین رد می شوم ، ولی باز چادرم خاکی می شود… بیشتر »
کسی که کاری را برای خدا انجام داده ، گله و شکایت نمی کند ! و از اینکه قدرش ندانسته اند ، ناراحت نمی شود ! چون خدا حساب اعمال ما را دارد !
در پیشگاه او عمل ، نه کم می شود و نه گم می شود ! بیشتر »
برای تو می نویسم که نگران طغیان نفست هستی !
همه ی آدمها ، پست و مقام ها ، تشویق و تحقیر ها ، خوشی و نا خوشی ها ، پستی و بلندی ها ، . . . ابزار امتحان تو هستند !
حقیقت و مجازشان را درک کن !
حقیقتشان ابزار امتحان بودن است و مجازشان آنچه که چشم… بیشتر »
خدایا من در وقت مناسب ، برای کار خوب و با نیت درست استخاره کردم و از تو طلب خیر کردم !
خیالت راحت ! من به تو اطمینان دارم !
هر چه قرار است بسرم بیاید ، به دیده ی منت !
چون تا آخرش پای مشورت با تو ایستاده ام ! بیشتر »
خدایا جاذبه زمین بیشتر از آنکه من را به خشوع و خضوع نسبت به تو وادارد ، دست مایه تفاخر و تجمل و تکبر و تکاثر و تبختر و تعدی من گردید !
منو ببخش که از مصالح خوب برای اغراض نادرست استفاده کردم ! بیشتر »
بالاخره همه این خیابونو طی می کنند :
سواره یا پیاده !
با بنز یا پراید یا دوچرخه !
تیپ زده یا نزده !
تند یا آهسته !
با بار سنگین یا بی وسیله !
خوشحال یا غمگین !
سر بزیر یا سر به هوا !
سالم یا زخمی !
آخرش همه به یک ایستگاه می رسیم ! پس لطفاً کسی را… بیشتر »
خدایا من شکرت می کنم بخاطر نعمتی که بواسطه ی آن :
منظومه شمسی پایدار است !
خورشد و ماه و کرات سر جای خود هستند !
خانه ها روی زمین مستحکم می گردند !
وسایل روی زمین مستقر می شوند !
پاها روی زمین قرار می گیرند !
سقف ها بر سرمان قرار می گیرد !
گیاهان در… بیشتر »
بعضی ها خیلی صبورند ! چون وقتی کسی به آنها ظلم می کند ، او را به خدا و روز قیامت واگذار می کنند ، تا اساسی روی آنها کار شود !
ولی بعضی ها صبر ندارند و دوست دارند که طرف همین دنیا جلوی چشم آنها مختصر و مفید مکافات شود و کارش به قیامت نماند !
من… بیشتر »
دیروز شنیدم که بعضی ها به روضه ی ما نمی آیند ، چون من با تلفن از آنها دعوت رسمی نکرده ام !
اینها آدمو توی بلا تکلیفی می گذارند که یعنی الان اینها محب اهل بیتند !؟ بیشتر »
آدمو توی بلا تکلیفی می گذارند ! کسانی که :
خمس نمی دهند، ولی به خیریه کمک می کنند !
نماز نمی خوانند ، ولی یوگا می روند !
حجاب ندارند ، ولی در کهریزک یصورت افتخاری به سالمندان خدمت می کنند !
زکات نمی دهند ، ولی اهل اختراع و اکتشاف هستند !
روزه نمی… بیشتر »
خدایا از من بگیر :
خانه ای را که در آن ذکر تو نباشد !
شقفی را که در آن قرآن تلاوت نگردد !
فرشی که بر روی آن سجاده ی نیاز نباشد !
سفره ای را که برای تو گسترده نشود !
ظرفی که برای تو پر نگردد !
لباسی را که با آن عبادت تو نشود !
کفشی را که برای… بیشتر »
تحریم زنا برای پاسداری از طهارت و پاکی نسل بشری است !
تحریم شراب برای پاسداری از حوزه عقل و اندیشه است !
تحریم بی حجابی برای پاسداری از حریم خانواده است !
خدایا سپاس که فکر امنیت ما را کرده ای ! و مراقب ما بوده ای ! بیشتر »
من شنیده ام ، هر کس از هر آنچه می ترسد ، بسرش می آید !
و شنیده ام چون روح انسان از آینده خبر می گیرد و می فهمد که چه بسرش خواهد آمد ، لذا از آن می ترسد !
امیر مؤمنان ع فرمود : از هر آنچه می ترسید ، خود را در آن افکنید !
من امروز تصمیم گرفتم که نترسم… بیشتر »
امروز در سحرگاه برای ترک عادتی ناپسند تکبیره الاحرام گفته ام !
دعا کنید که احرام خود را نشکنم ! و با همین احرام به دار دیگر منتقل شوم ! بیشتر »
روی ستون برق خیابان کاغذی چسبانده بودند : " یک قطعه طلا پیدا شده است . با این شماره تماس بگیرید . " خدایا سپاس که در شهر ما هستی و دلم را گرم می کنی ! بیشتر »
روی ستون برق خیابان کاغذی چسبانده بودند : " یک قطعه طلا پیدا شده است . با این شماره تماس بگیرید . " خدایا سپاس که در شهر ما هستی و دلم را گرم می کنی ! بیشتر »
خدایا ! سحرگاه که به در خانه ات آمدم ، یک گونی گناه ریز و درشت آوردم و یک چمدان حاجت و نیاز !
مرا ببخش که سوغاتی برایت نیاوردم !
یک فقیر و نیازمند و ممکن الوجود ی که امکان خود را به گناه نیز آلوده است و بیچارگی اش مضاعف شده است ، چه دارد که سوغاتی… بیشتر »
بهتر است کسانی که در روز هفتم اسفند نمی خواهند رأی بدهند ، پشت شیشه ی ماشین خود بنویسند : " من ایرانی نیستم ! " مثل مردم دیگر کشورها که دغدغه انتخابات ما را ندارند ، چون این انتخابات به سرنوشت آنان مربوط نیست ! بیشتر »
برای عرض تسلیت رحلت پیامبر ص ، به خانه ی دخترش می روم ! اما آنجا در کوچه همهمه است !
من از همهمه می ترسم !
عده ای جمع شده اند ، صداها به زشتی و دشنام بلند است ! شمشیر ها در هوا می رقصند ، دود و آتش به آسمان می رود !
نزدیکتر می روم . . . وای… بیشتر »
شهر پیغمبر پر از بیداد شد / آسمان لبریز از فریاد شد
نخل ها بر سینه و سر می زدند / طائران عرش پرپر می زدند !
چشم جبرئیل امین مبهوت بود / غرق ماتم عالم لاهوت بود !
کینه توزی را عجب آموختند / قلب مادر را به طفلش دوختند !
آن در و… بیشتر »
قبلاً که مراجعین برای مشاوره پیش من می اومدند ، خیلی حساسیت داشتم و خیلی ناراحت و متأسف می شدم .
الان دیگه اون جور نیستم ، و زیاد داغون نمی شوم ! شاید از بس این مشکلات مردم زیاده ! و شاید . . .
بهر حال : منظورم اینه که الان اینجا عادت کردن خوبه یا… بیشتر »
یه شاگرد دارم که ده ساله فارغ التحصیل شده ، ولی هیچ وقت منو فراموش نمی کنه ! به هر مناسبتی بهم زنگ میزنه ! با اینکه خودش از هر جهت خیلی گرفتاره ، مدام جویای حالم هست !
کاش من هم به اندازه اون ، به امام زمان عج وفادار بودم ! بیشتر »
دوستی برایم یک سطل ماست سفارشی پر چرب آورده بود ! از مزه اش خوشم نیومد و گفتم دوغش کنم !
برای همین ریختم توی دو تا ظرف نوشابه خانواده و در جای گرم گذاشتم تا ترش شود !
مدتی بعد مهمان اومد . از توی یخچال در آوردم و با توجه به تجارب گذشته در مورد دوغ… بیشتر »
کسی که غیبت می کند :
از کلاس انسانیت غایب است !
و به شاهد بودن خدا اعتقاد ندارد !
و جرأت انتقاد رو در رو را ندارد !
و سرگرمی اش آبروی مردم است !
و در دالان پیچ در پیچ غیب سرگردان است !
و کور است ! که این همه شاهد و نویسنده را نمی بیند !
و از عیوبش… بیشتر »
کسی که غیبت می کند :
از کلاس انسانیت غایب است !
و به شاهد بودن خدا اعتقاد ندارد !
و جرأت انتقاد رو در رو را ندارد !
و سرگرمی اش آبروی مردم است !
و در دالان پیچ در پیچ غیب سرگردان است !
و کور است ! که این همه شاهد و نویسنده را نمی بیند !
و از عیوبش… بیشتر »
این وبلاگ هم شده دجله ! نمی دونم اینا بدرد کی میخوره ! فقط می نویسم !
تو نیکی می کن و در دجله انداز ، خداوند در بیابانت دهد باز !
کاش در بیابان قیامت اینها بدردم بخورد و کاش آقا اینجا سر می زد ! بیشتر »
زنی که در مقابل مردان نامحرم متکبر است و در مقابل همسرش متواضع ، در واقع دارد زندگی آنها و زندگی خودش را محافظت می کند !
ولی بعضی از زنها برعکسند ! در مقابل همسرشان متکبر و در مقابل مردان دیگر متواضع اند !
همینه که آمار طلاق مدام بالا میره دیگه ! بیشتر »
پدر بزرگی که مخالف شستن فرش های دستبافت خانه بود ، وقتی شنید اهل و عیالش ، فردا فرش نه متری دست بافت را می خواهند بشویند ، برای ممانعت خانواده از این کار ، شب رختخواب خودش را روی فرش انداخت و اون جا خوابید تا فرش را نشویند !
صبح که از خواب بیدار… بیشتر »
مرحوم مادر بزرگم همیشه می گفت : دوست آدم بهش سقّز میده و دشمنش تخمه !
راه خوبی برای شناخت دوست و دشمن است !
تقصیر من چیه ؟ بنده فقط اطلاع رسانی کردم ! بیشتر »
دوستی انشتین را در شهر خودش با یک پالتو کهنه دید . به او گفت : از شما بعید است که این پالتو کهنه را پوشیده اید ؟ در شأن شما نیست ! انشتین جواب داد : در اینجا همه من را می شناسند !
بار دیگر همان دوست ، او را در شهر دیگری با همان پالتوی کهنه دید و به… بیشتر »
تقوا مثل شن و ماسه نیست که شب دعا کنی و صبح یک کامیون در خانه ی روحت خالی کنند !
تقوا مثل یک فرش ابریشمی است که دانه دانه در گذر زمان ، باید آنرا ببافی !
دانه دانه در خوردن و خوابیدن و حرف زدن و . . .!
دانه دانه ی لحظه های زندگیت را باید با یاد حضرت… بیشتر »
خدایا من را از این کابوسهای وحشتناک و اضغاث احلام نجات ببخش ! و بیدارم کن !
رسول خدا ص فرمود : مردم در خوابند ، وقتی می میرند ، بیدار می شوند ! بیشتر »
مدت زیادی است که این بار سنگین را تحمل کرده ام !
در همه ی شبها و روزها کمکش کرده ام !
اگر گرسنه بوده یا تشنه ، سیرش کرده ام !
اگر بیمار بوده ، درمانش کرده ام !
اگر ناتوان شده ، یاریش کرده ام !
اگر زخم خورده ، تیمارش کرده ام !
این پرستاری خیلی… بیشتر »
امروز شنبه است :
ای کاش همان شنبه ی موعود ی باشد که همیشه آرزویش را کرده ام و همیشه گفته ام :
از روز شنبه قضای نمازهایم را می خوانم ! روزه هایم را قضا می کنم ! از شنبه عادت بدم را ترک می کنم ! از شنبه . . .
شنبه موعود ! موعود ! تکرار کلمه ی "… بیشتر »
همه ی زخمها و جراحتهای روحی در گذر زمان التیام می یابد و فراق عزیزان و . . . کم کم به عادت تبدیل می گردد .
الا یک زخم که هرگز در گذر زمان بهبود نیافت و آن عاشوراست ! برای همین است که هرسال بیشتر از قبل در این مصیبت می سوزی !
چون عاشورا فرازمانی… بیشتر »
کسی کنار پنجره فولاد شفا می یابد که امیدش از همه قطع شده است ! این راز شفا گرفتن جسمی است !
در روح و روان نیز چنین است ! از همه نا امید شو ، تا خدا به تو نظر کند و نورانیت ملکوت ، ظلمت و تاریکی باطنت را روشن کند !
ولی یک فرق دارند ! آنکه جسمش… بیشتر »
وقتی به زخم جسمت پماد میزنی که التیام پیدا کند ، به مرور دردش تسکین می یابد و آرام می گیری .
زمان هم پماد خوبی است ! جراحت و دردی که امروز روح و روانتو داغون کرده ، فردا کمی بهتر شده و پس فردا بهتر بهتر و بعدش عادت می کنی و بعدها اصلاً بهش فکر… بیشتر »