خواب غفلت !
پدر بزرگی که مخالف شستن فرش های دستبافت خانه بود ، وقتی شنید اهل و عیالش ، فردا فرش نه متری دست بافت را می خواهند بشویند ، برای ممانعت خانواده از این کار ، شب رختخواب خودش را روی فرش انداخت و اون جا خوابید تا فرش را نشویند !
صبح که از خواب بیدار شد ، دید فرش شسته شده روی نرده است ! چون دسته جمعی اور را با رختخواب از روی فرش کشیده بودند و آن طرفتر برده بودند و او بیدار نشده بود !
عجب خوابی !
فکر کردم خواب غفلت من از این سنگین تر است !