معمولا برای کسانی که ماموریتهای ویژه و مهمی دارند ، برنامه های دقیق و فشرده ی اموزشی ، طراحی می گردد . مثلا ، برای فضانوردها ، علاوه بر برنامه ی اموزشی و تمرینی بسیار دقیق ، برای امور تغذیه ، بهداشت روانی و جسمی و . . . انها دستورالعمل های خاص لحاظ می گردد .
فضانوردها به دلیل اهمیت ماموریت خود ، هر کاری را انجام نمی دهند ، هر چیزی را نمی خورند ، زیرا باید برای سفر خود از هر جهت اماده باشند .
این نکته ، در مورد افراد لاابالی و بزهکار ، برعکس است ،آنها هر کاری بخواهند ، انجام می دهند ، هر چه بخواهند ، می خورند و … زیرا حیات و زندگی انها ، انقدر بی ارزش است که ، کسی به ان اهمیت نمی دهد .
نتیجه : هر چه انسان شخصیت متعالی داشته باشد و ماموریت مهمی هم داشته باشد ، برای لحظه به لحظه اش ، برنامه ریزی دقیق صورت می گیرد .
حال باید پرسید : اگر خداوند ، به دلیل اهمیت انسان و ماموریت مهم او ( خلیفه الهی شدن ) ، برای تمام ابعاد زندگیش برنامه ریزی دقیقی بنام دین و شریعت وضع کند ، این حاکی از لطف و رحمت الهی نیست ؟
پس چرا مدام می پرسیم : این چرا حرام است ، ان چرا واجب است و …!
خداوند متعال ، آنقدر برای انسان ارزش قایل بوده است که اجازه نداده کسی برای زندگی او برنامه ریزی کند و خود خدا ، برنامه و دستورالعمل حیات انسان را با تمام جزییات نوشته است .
این جواب کسانی است که می گویند : چرا ما آزاد نیستیم هر کاری بخواهیم ، بکنیم .چرا باید دیندار باشیم ؟
انان اگر برای خود ارزش قایل بودند ، برنامه ریزی و طراحی زندگی خود را به نفس حیوانی نمی سپردند !
یللی و تللی !