کنار دیوار باغچه مون معمولاً خس و خاشاک جمع میشه و آفتاب هم نمی بینه !
با اینکه کنار دیوار هیچ وقت دیده نمی شه و کسی به اونجا رسیدگی نمی کنه ، ولی یه گل کوچیک قشنگ ، سر در آورده بود . کسی اونو نکاشته بود و بهش آب نداده بود ، ولی از آب بقیه گلها بهره برده بود . کسی براش برنامه ریزی نکرده بود ، کسی منتظرش نبود ، کسی صدایش نکرده بود ، ولی اون اومده بود . اون بی خرج ترین گلی بود که در خانه ما روییده بود !
اون منتظر نشده تا برای اومدنش روبان قرمز ببندند !
با اینکه کسی منتظرش نبود ، از ابراز توانایی اش خودداری نکرده بود !
اگر برای او حرف مردم مهم بود ، که مهمان سرزده اش بخوانند ! اصلاً پیدایش نمی شد !
اون اومده بود ، چون همه ی شرایط برای اومدنش مهیا بود ! دیگه مهم نبود که بقیه چی می گویند !
اگر درگیر حرف مردم می شد ، هیچ وقت آفتابو نمی دید و هیچ وقت ، ستاره ها نمی شمرد ! و هیچ وقت زیر نور ماه ، طنازی نمی کرد !
اون فرصت غنیمت شمرده بود ! چون سپاسگزار بود !
خدایا من از تو عذر می خوام ! بخاطر همه ی کارهای خوبی که بخاطر حرف مردم ترک کردم و از ثواب ابدی آن بی بهره شدم ! من خیلی ولخرجم ! نه ؟ آدمی که آخرتشو به باد بده باید خیلی لارژ باشه !