عدّاس
#بعثت ۳
بعد از این ملاقات، بزرگان طائف، از جوانان خود ترسيدند و به حضرت گفتند: از شهر ما بيرون برو و جايى برو كه دعوت تو را بپذيرند!
بعد هم سفیهان را شوراندند و دورتادور حضرت را گرفتند و شروع به سنگ زدن به پيامبر (ص ) كردند،آن چنان كه پاهاى پيامبر (ص) مجروح شد!
پيامبر (ص) به سوى مکه راه افتاد در حالی که اندوهگين و غصه دار بود، چون هيچ مرد و زنى دعوتش را نپذيرفته بود!
و در هنگام بازگشت ، به باغی که از آن “عتبه” و “شیبه” فرزندان “ربیعه” بود، پناهنده شد و برای استراحت زیر درخت انگوری نشست.
و از ما در آن زمان خبری نبود!
@shamimemalakut