2 ) یلدای غیبت :وقتی یوسف ع ، بنیامین را نزد خود نگه داشت ، برادرانش با اندوه تمام برگشتند ، سر افکنده و پریشان نزد یعقوب ع آمدند ! ماجرا را به یعقوب ع گفتند ! یعقوب ع سخت گریست و بشدت اندوهگین گشت ، ولی به زیبایی صبر کرد و نامه ای نوشت و به پسرانش داد تا به یوسف بدهند .
برادران یوسف پریشان خاطر و افسرده حال به مصر رسیدند و نامه را به یوسف دادند و گفتند : ” ای نشسته در شکوه و بلندی ! بیچارگی از هر سو ، راه چاره را بر مابسته است و دست هایمان نیز ، بی مایه و ناچیز است . لطفی بنما و پیمانه ما را پر کن و بر ما بخششی کن ، چرا که خداوند بخشندگان را دوست دارد ” سوره یوسف / 88 .
عزیر مصر نامه را گشود . در نامه چنین آمده بود : ” بنام خداوند بخشنده مهربان !
به عزیر مصر ، آن کس که دادگری را در سرزمین خود فراگیر و آشکار ساخته است ! آن کس که پیمانه بخشش را از محبت و کرامت لبریز کرده است . این نوشتار رنج نامه ای است از یعقوب ، پسر اسحاق ، پسر ابراهیم خلیل الرحمن ! . . .
ای عزیز مصر ! آگاه باش ما خاندانی هستیم که بلا و آزمایش الهی پیوسته و پرشتاب بر ما وارد شده است ، تا آنکه خداوند صبوری و پایداری ما را در هنگام آسایش و به گاه سختی بیازماید . اینک سالهاست که مصیبتها و دشواریها ، پی در پی بر من فرود می آیند !
بزرگترین مصیبتها آن است که من فرزندی داشتم یوسف نام . او در میان دوازده پسر ، تنها کسی بود که موجب دلخوشی و شادی من می گشت . یوسف نور چشم من بود و میوه دلم بود . . . . از فقدان یوسف غمی جانکاه و جگر سوز مرا فرا گرفت . آنقدر در فراق او گریستم که فروغ دیدگانم را از دست داده ام . . . ( و اکنون ) بنیامین زندانی توست ! این برای من فاجعه بزرگی است . . . بر من منت گذار ، او را آزاد کن و گندم فراوان ، با نرخ ارزان به آنها بده و پیمانه خواسته ی ایشان را با احسان خود پر کن و در رهایی خاندان ابراهیم پیامبر ، از رنج و ناراحتی شتاب کن ! ( بحار ، ج 12، ص313 ) !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یا صاحب الزمان عج ! می دانیم که گناهان ما ، همان چاه غیبت توست ! می دانیم کوتاهی و نادانی و سستی ما ، ستم هایی است که در حق تو کرده ایم ! و اکنون ، به جستجوی تو آمده ایم ، تا نشانی از تو بگیریم . ما نیز مانند خاندان یعقوب ع گرفتاریم ! آنان وقتی نزد یوسف آمدند ، کالایی اندک و سفارش نامه ای از یعقوب داشتند ، ولی دستهای ما خالی است و همان کالای اندک را هم نداریم و نه کسی که سفارش ما را بکند ! ! !
یا صاحب الزمان عج ! ما بی پناهیم ! ! دستهای خالی مان را پیمانه گدایی کرده ایم ، ای یوسف فاطمه س ! پیمانه های ما را پر کن و بر ما تصدق کن ! !