دستهای بیگانه !
وقتی دستهای من با سبزی و گل و گیاه و نخود و عدس و لپه و . . . بیگانه است و همه چیز را پاک شده می خرم !
وقتی دستهای همسرم با خاک و چوب و سنگ و . . . بیگانه است و فقط با رایانه و کاغذ و قلم و . . . سر و کار دارد ! و همه ی کارها را باغبان و کارگر انجام می دهد ! چطور توقع داشته باشم که طبیعت با من دوست و مهربان باشد ؟
وقتی هرگز برای ابرهای آسمان خوشحال نشده ام و ذوق نکرده ام ، چطور آسمان و زمین بفکر من باشند ؟
امیرالمؤمنین ع و فاطمه زهرا س که خانه شان محل رفت و آمد ملائکه بود ، از همراهی و کار در طبیعت ابا نداشتند و همه ی کارها را خودشان انجام می دادند ، اما من وقت نمی کنم چون شاغلم و . . . !
در دنیا اصل تقابل بیش از همه کاربرد دارد !
دنیا چقدر تغییر کرده و چقدر ادم ها عوض شدن
ما کجای کاریم