58 ) پیوند مبارک مبلغین با فقرا : معمولاً نیازمندان مشتری دایمی مبلغین هستند . نمی دانم به چه علتی فقرا احساس می کنند پول در دست یا جیب سخنران است . لذا در اغلب مجالس یک جوری به سخنران گیر می دهند . در یک جلسه ای که پا منبری بودم ، فقیری وسط سخنرانی ، آمد کنار سخنران و به او با صدای بلند گفت : خدا خیرت دهد . من چند تا بچه دارم وبد بخت و بیچاره ام و … کلی سخنران را دعا کرد .
وقتی سخنران به او گفت : الان چیزی نداریم . شما آدرست را بنویس و بده به اون خانم دم در ، اگر وجهی بود بهت خبر می دهیم ، فقیر شروع کرد به نفرین کردن و فحش دادن به اون سخنران .
در جلسه ای داشتم سخنرانی می کردم ، دختر جوانی که کمی نا متعادل به نظر می آمد ، پا شد و وسط مجلس ایستاد و گفت : خانوم ، من الآن به پول نیاز فوری دارم ، به من کمک می کنید ؟
من نمی دانستم چه بگویم ؟ گفتم : چشم شما بروید ، من با شما تماس می گیرم .
می گفت : نه همین الان کمک کنید . خدا رحم کرد که صاحبخانه به دادم رسید و او را برد و پولی بهش داد و روانه کرد . آخه میشد من جلوی مردم با پنج هزار تومان سر و ته کار را هم بیاورم ؟
جایی سخنرانی می کردم . مداح بعد از برنامه گفت : خانها برای فلان فقیری نیاز به پول داریم . اولش را هم سخنران محترم که از سادات است می دهد .
نکته : 1) با خودتان یا پول همراه داشته باشید . یا صدقه در کیف خود داشته باشید .
2) به مقدار متعارف کمک کنید . حرف مردم را هم بیخیال شوید . کم بدهید می گویند : گداست ! زیاد بدهید ، می گویند وضعش خوب است و ول کن شما نیستند . پس به اندازه کمک کنید .