39 ) با صاحب خانه خودمانی نشوید : بعد چند روز سخنرانی در مکانی ، خانمی به گوشی من زنگ زد و گفت : خانم ! شما که با فلان کس اینقدر صمیمی هستید ، می دانید چطور آدمی است ؟ خانواده ایشان آمده اند و زندگی پسرم را داغون کرده اند !
گفتم : چه ارتباطی به من دارد ؟
گفت : « چون شما با ایشان خیلی صمیمی هستید ، حتماً به حرفتان گوش می دهند . » داستان این بود که چون من با بانی مجلس جلوی مردم چند بار شوخی کرده بودم ، خیال می کردند فامیل شده ایم .
روزی خانمی بهم زنگ زد و گفت : این مجلسی که شما می روید و بانی اینقدر جانماز آب می کشد ، دخترش ، مادر شوهرش را از خانه بیرون کرده است .
در گوشه مسجد خانمی از من سوالی می پرسید و وقتی من توضیح دادم ایشان از باب رقت قلب شروع به گریه کرد .
وقتی به خانه رسیدم ، خانمی از نزدیکان او زنگ زد و گفت : فلان کس هر چی به تو در مورد من گفته دروغ بوده و قبل از اینکه به من فرصت حرف زدن بدهد ، شروع کرد به افشا راز خانوادگی خودشان با آن خانم !
ظاهراً خبر چین موساد خوب کارش را انجام داده بود !
نکته : به هیچ عنوان با کسی در حوزه تبلیغ عمومی صمیمی نشوید و تبلیغ را با روابط عمیق و دوستانه عجین نکنید .
.