من دیدم فیلمی که من دارم بازی می کنم ، اینها قبلاً کار گردانی کرده اند ! خوب تک اول را خوردم .
دیدم مشتم باز شده ، و اینها پر روتر از این هستند ، من هم شروع کردم با زبان نرم و لین ، مستقیم حرف زدن و از پیامد های نا مطلوب بد حجابی و رفیق بازی گفتن .
اما بی ادبی و جسارت بچه ها دیدنی بود . با آن سن کم شان چنان از این منکرات دفاع می کردند که من فکرش را هم نمی کردم اینقدر پیشرفته باشند !
یواش یواش خیس عرق شدم و آب دهانم خشک شد . آنها حتی ادب را هم رعایت نمی کردند و بلند بلند و باهم حرف می زدند و قبل از اینکه من جواب بگویم ، بهم می خندیدند !
خوب من هم در جسارت و پر رویی ، دست کمی از آنها نداشتم ، ولی نباید این کار را می کردم و سعی می کردم با ادب و بزرگواری نظر آنها را جلب کنم ، ولی فایده نداشت . دبیر محترم هم انگار از ضایع شدن من ، بدش نمی آمد ، با نیش خندی من را نگاه می کرد .