کربلا نشان داد وقتی مقدسات در جامعه بی ارزش شوند، بشریت در هبوط خود، مجددا سقوط کرده است!
زیرا مقدسات ریسمان ملکوت هستند!
@shamimemalakut
|
کربلا نشان داد وقتی مقدسات در جامعه بی ارزش شوند، بشریت در هبوط خود، مجددا سقوط کرده است! @shamimemalakut برپایی حکومت دینی علوی، تنها راه نجات جامعه ای است که در آن انسانیت کاهش یافته است و زمینی شدن مقصد همه شده است ! چند وقت پیش، یکی از اقوام از شهرستان آمده بود و مقداری بلغور گندم، سوغاتی آورده بود. امروز که برای هیئت آش می پختیم، بلغور گندم سوغاتی را هم داخل آش ریختیم. بلغور از راه دور خود را به آش نذری رسانده بود!
هر کس و هر چیزی که خالص و مخلص است، خود را به دستگاه اباعبدالله علیه السلام می رساند، بلغور باشد یا شکر یا قند و چای یا برنج و لپه و عدس، یا فرش و موکت و پرده و یا دست و سینه!
« مرحوم دکتر اسماعیل مجاب نقل می کند: عده ای از بازرگانان هندو، به اباعبدالله معتقد و علاقمندند و برای برکت مالشان، مقداری از سود مال خود را صرف مراسم عزاداری حضرت می کنند. روزی عده ای از آنها نزد قبرستان شیعیان آمده و گفتند: یکی از اقوام ما همیشه در ایام محرم بدنبال دسته های عزاداری شیعیان می افتاد و سینه می زد. وقتی وی از دنیا رفت، طبق عادت هندوها جسد وی را سوزاندیم اما دست و سینه وی نسوخت! لذا یقین کردیم چون آتش بر سینه و دست وی اثر نمی کند، پس این دست و سینه متعلق به حسین شماست!»
آثار و برکات سیدالشهدا در دنیا و آخرت، ص ۱۲۱ .
به قلم #طرید مداحی می گفت : دختر هفت ساله ام بد حال بود و در بیمارستان بستری بود. مدام می گفت من بستنی میخوام ولی دکترها منع کرده بودند . بالاخره کلافه شدم و رفتم برایش بستنی بخرم. وقتی برگشتم دیدم دخترم فوت کرده، از اون به بعد دیگه هیچ وقت بستنی نخوردم!
به علامه طباطبایی ره عطری را هدیه داده بودندو ایشان گرفته بود و داخل جیبش گذاشته بود. پرسیده بودند: آقا از عطر استفاده نمی کنید؟ فرموده بود : از وقتی استادم فوت کرده من به خودم عطر نزده ام !
یه چیزایی هست که بین آدم و دلشه و هیچ کس جز خدا خبر نداره و با هیچ معیار و قانون اخلاقی جور در نمی آید و هیچ توجیهی نداره، اما دل آدم رو آروم میکنه وقتی که آدم هیچ علاجی نداره! یه راز که آدم از نگه داشتنش هم رنج می بره و هم لذت!
مثل حضرت ابوالفضل ع که بر سر فرات رسید ولی آب نخورد!
مثل حضرت زینب س که پسرانش را هنگام رفتن به میدان جنگ بدرقه نکرد!
و مثل حضرت رباب که بعد عاشورا هرگز در سایه ننشست!
باید روز قیامت بشه تا بدونی ارزش این رازها چیست؟
به قلم # طرید #المراقبه
آدم است دیگر ، هزار جور فکر به سرش می زند!
استاد فاطمی نیا می فرمود : وقتی روضه حضرت زهرا س را ، برای یکی لات های قدیمی تهران خونده بودند، گفته بود : مگه تو مدینه یه لات داش مشدی نبوده که به داد اهل بیت برسه ؟!
بعضی وقتها هم خودم فکر می کنم اون همسایه هایی که فاطمه زهرا س براشون دعا می کرده و فرموده بود: الجار ثم الدار، پس روزهایی که خانم با حسنین در بیت الاحزان مویه و ناله می کرد کجا بودند؟!
یا فکر می کنم نخل هایی که امیرمومنان با دست ولایی خود غرس می کرد و به نیازمندان می بخشید ، آن افراد هنگام مظلومیت امام کجا بودند؟!
یا آنهایی که سر سفره گسترده امام حسن ع سیر می شدند ، در حالی حضرت در حوالی مدینه در زیر آفتاب زراعت می کرد، وقتی تابوت آقا را تیرباران می کردند، کجا بودند؟!
یا وقتی اهالی مدینه دچار قحطی شدند، امیرالمومنین ع از امام حسین خواست که دعا کند تا باران بیاید، پس آنهایی که از باران سیراب شدند ، کجا بودند؟! یا کارگرانی که امام حسین ع را در محل عبور و مرور مردم، به غذا دعوت کردند، حضرت اجابت کرد و با آنها هم غذا شد و بعد آنها را به خانه ی خود دعوت کرد و به آنها هدایای فراوان داد ، آنها روز غربت امام کجا بودند؟!
تاریخ در سرنوشت سازترین لحظات ، غایبان زیادی دارد !!
مراقب باشیم ما هم جزو آنها نباشیم !! #طرید
@shamimemalakut |
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان |