هر طوری می کردم از دستش در بروم، نمی شد وباز من را پیدا می کرد و سوالهای پیچیده فلسفی اش شروع می شد!
_ استاد اگر مانتو فلان قیمت بخرم، یا فلان سفر تفریحی بروم، یا فلان طلا را بخرم، خدا راضی است؟ اگر قسطی بخرم چطور ؟ اگر با پول خودم بخرم چطور؟
بهش گفتم: اینو میگم بعنوان آخرین حرف!
عزیزم! خواسته های آدم، همیشه نیاز او نیستند و نیازهای آدم، همیشه خواسته او نیستند!
ما بیشتر از آنکه در قید رفع نیازهای خود باشیم، گرفتار خواسته های نامتعارف خود هستیم!
هنگام هر خریدی ، از خودت این سوال را بپرس : آیا این نیاز من است یا خواسته ام؟
این خط کش خوبی است که در این بازار گرم شبهات، سردر گم نشوی!
با همین خط کش، می توانی مرز بهشتت را تعیین کنی، همان بهشتی که با عقل بدست می آید!
امام صادق ع فرموده است : «العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» یعنى عقل آن است كه به آن خدا عبادت شود وبهشت كسب گردد!
گفت: استاد! کار سختی است!
گفتم : یه راه حل ساده تر بگویم؟
گفت: بله !
گفتم: فرض کن که باید فاکتور خریدهایت را به امام زمان عج تحویل دهی! ولو اینکه فرض هم نیست و واقعیت است!
نگاه عمیقی به من کرد، انگار رقم فاکتورهایش زیاد شده بود!
#طرید
@shamimemalakut