#المراقبه
این عکس #محمود_کریمی برای من یادآور دو خاطره بود :
۱) خیلی سال پیش ، در فصل زمستان، برای سخنرانی به روستایی دعوت شده بودم . اتفاقا از روز قبلش برف شدیدی آمده بود، ولی من بنا به قولی که داده بودم، رفتم.
بخاطر برف زیاد، تعداد کمی در مجلس شرکت کرده بودند و چون یک مناسبت مهمی بود ، بعد از من سخنران دیگری را هم دعوت کرده بودند.
وقتی سخنران بعدی آمد، از کم بودن جمعیت ، خیلی ناراحت شد و گفت : آدمهای رده پایین تر از من ،کلی پامنبری دارند و شما این چندنفر را جمع کرده اید ؟ بعد با کلی ناراحتی مجلس را ترک کرد!!
۲) حجت الاسلام دکتر جمشیدی رئیس مرکز مشاوره صدرا ، نقل می کرد: سال ۷۲ ، یک دکتر روان شناسی را برای سخنرانی در همایش دعوت کرده بودند، با حق الزحمه ششصد هزار تومن.
ایشون به محض ورود، وقتی دید که در بنر خیر مقدم، لقب « دکتر» را کنار اسم شان ننوشته اند، ناراحت شد و سخنرانی نکرد و برگشت !!
یاد این روایت از امام علی ع افتادم : ما أرى شيئا أضَرَّ بِقُلوبِ الرِّجالِ من خَفْقِ النِّعالِ وَراءَ ظُهُورِهِم.
« براى دلهاى مردان چيزى زيانبارتر از بلند شدن صداى كفشها در پشت سر آنان ، نمى بينم.»
#طرید
@shamimemalakut