#غدیر
#علامه_امینی ۹
او بر این باور بود که باید میان عنوانهایی چون مجتهد، صاحب رساله، مقلَّد، و «مرجع ،زعیم جهان تشیع» تفاوت قائل شد و در مرجعیت، علاوه بر شروط معروف (بلوغ، عقل،…) باید شروط دیگری هم در نظر گرفت و از همین رو، بر این باور بود که سرپرستی تمامی میراث علمی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی علی و آل علی را نمیتوان فدای چند سال فقه و اصول خواندن و طلبگی کردن فلان آقا کرد و این همه را نمیتوان به دست کسانی سپرد که دلهای ترسو، سینههای تنگ، چشمان کوتهبین، اندیشههای منجمد، مغزهای بسته و قلبهای بیحماسه دارند.
وی تألیف رساله را برای مرجعیت جهان تشیع که باید جهانی باشد، کافی نمیدانست و کسانی را که بدون شایستگی، مقام مرجعیت را بر عهده میگیرند، نکوهش میکرد و این کار را جنایتی میدانست که مساوی از دست دادن همه ارزشهای تشیع است.
علامه امینی از بیشتر محافل و مجالس مذهبی خشنود نبود و نقدهایی بر این مجالس مطرح میکرد. مهمترین نقد او بیاطلاعی و ناآگاهی بسیاری از گویندگان از حدیث و معارف دینی بود و به سخنان نامستند و نامناسب اهل منبر و برخی از روضهخوانان، ایراد داشت.
او معتقد بود زیارت ائمه و امامزادگان، بر خلاف آنچه هماکنون در بین شیعیان دیده میشود، باید بازده جدی پرورشی داشته باشد. از این رو، یکی از کارهای نخستین او، چاپ یکی از معتبرترین متون زیارتی شیعه به نام کامل الزیارات بود.
@shamimemalakut