#المراقبه
چند وقت پیش سوار هواپیما بودیم که هواپیما دچار مشکل شد، اول خیال کردیم شوخی است، ولی بعد که رنگ و روی مهماندارها پرید، فهمیدیم داستان جدی است! دیگه از اون سرو صدا و بگو بخند، خبری نبود، حتی صدای نفس افراد هم نمی آمد! حال عجیبی است، زبانم لال باید خودتان ببینید!!
من هم که فکر می کردم آدم شجاعی هستم، احساس می کردم از شدت ترس، معده ام را می گیرند می کشند و بعد مثل کش ول می کنند!
فقط می گفتم: ” خدایا! من از این هواپیما پیاده شوم، زیر تریلی ۱۸ چرخ بروم( تعداد چرخ ها را زیاد می گفتم که خدا راضی بشه!) زیر قطار بروم، زیر ماشین بروم، خداجونم راضیم راضی ! فقط از هواپیما سالم پیاده شوم!"
برای ما که کلی برنامه برای مرگ داریم، واقعا خیلی مهم است چطور می میریم!
حالا تدفین این بیماران کرونایی را می بینم، جگرم خون می شود. یاد این آیه می افتم:
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ “عبس/۳۴
خدایا !این غربت و مظلومیت را ذخیره آخرتشان قرار بده!
#طرید
#کرونا
@shamimemalakut