بسم الله الرحمن الرحیم
من خیلی مختصر چند مقدمه می گویم. هر چند هر مقدمه سه جلسه سخنرانی میخواد.
?ا) مصلحت الهی بر این قرار گرفته است که انسان با ابتلا و امتحان ، قرب و کمال پیدا کند و چنین چیزی امکان پذیر نیست مگر در زمین مادی . چون زمین دار تزاحم و محدودیت است و فقط در تزاحم و تعارض و محدودیت، امتحان و ابتلا معنی پیدا می کند.
?۲) زمین مادی ، به جهت ماده بودن شرایط مادی خود را دارد. زلزله ، سیل ، گرما ، سرما و … از لوازم زمین مادی هستند و چاره ای از آن نیست. امکان ندارد بهشت امن و امان، در زمین مادی تحقق پیدا کند!
?۳) لاجرم در این تغییر و تحولات زمین انسانهایی دچار سختی و بلا و مرگ می شوند.
?۴) البته انسان به حکم عقل و بحسب علاقه به حیات ، موظف به حفظ سلامتی خود از مخاطرات است.
?۵) به حکم آیه لاحول و لاقوه الا بالله ، هیچ چیز از دایره قدرت الهی خارج نیست.
?۶) طبق آیه ۴۳/ فاطر، خداوند در سنت و قوانینی که خود بنا نهاده تغییری نخواهد داد مگر اینکه مصلحت بزرگتری بر آن غالب شود . مثلا سنت خدا چنین است که آتش ، می تواند جسم انسان را نابود کند. اما در ماجرای حضرت ابراهیم ، مصلحت مهم دیگری بر این سنت غالب شد و آن حفظ حضرت ابراهیم ع بود.
?۷) تا زمانی که چنین مصلحتی نباشد سنت های الهی اجرا می شوند.
?۸) از سوی دیگر چون خدا کمال مطلق است و حکیم است ، از او جز خیر و نیکی صادر نمی گردد. شر مطلق در نظام هستی وجود ندارد.
?۹) لذا اگر انسان در بلایای زمینی دچار سختی و مرگ شود ، از دایره حکمت الهی خارج نیست و او به مصلحت بندگان آگاه تر است. خداوند از مادر به انسان مهربانتر است .
?۱۰) از سوی دیگر بلایا ، رکن لازم کمال انسان است و انبیا در بلایا طبق درجه خود ، دچار بلایا می شدند و پس از آنها نیز افراد به اندازه ی ایمان خود ، مبتلا می گردند.
?۱۱) خدا عادل است و جابر. هر سختی به انسان برسد در قیامت بنا بر فضل خود جبران می کند و هرگز ستم نمی کند.
?۱۲) ما جاهل هستیم . پس بهتر است تا ثواب الهی را در مورد بلادیدگان ندیده ایم قضاوت نکنیم .
?۱۳) مرگ از لوازم منحصر بفرد زندگی مادی است. زلزله و سیل و …. همه بهانه ای برای مرگ است . مصلحت به ماندن کسی باشد خدا او را ، بین زمین و آسمان نگه می دارد.در روایت است اگر کسی می میرد یک پیمانه هم روزی برایش نیست. روزی اش تمام شده ، بقیه بهانه است .
?۱۴) انسان طبق ذهنیت خود مرگ را عدم و شر می پندارد ، در حالی که خیلی ها روز قیامت ممنون خدا می شوند که زود مردند و به پلیدی ها بیش از این آلوده نشدند. چرا فکر می کنیم همه خیرات در این زندگی دنیایی منحصر شده است ؟
?۱۵) از زمین مادی توقع بهشت بودن نداشته باشیم. پیامبرص به کسی که از آسایش دنیوی سوال می کرد ، فرمود از امر محالی سوال کردی! در دنیا آسایش وجود ندارد.
?۱۶) طبق روایات خدا قبل از بلایا ، به انسان صبر می دهد. این خود فرد است که از ظرفیت الهی خود استفاده نمی کند و بی صبری می کند.
?۱۷) خدا خالق و مالک و رب و اله انسان هاست . او بهترین تصمیم گیرنده در مورد انسان است . کاسه داغ تر از آش نباشیم.
?۱۸ ) در این بلاها ، باطن افراد ظاهر می شود. مسئولین و مدعیان باید در این جا ها امتحان شوند.
?۱۹) این بلایا ، زمینه کشف استعداد و ابداع و اختراعات است. هیچ ابداع و اختراعی در رفاه و خوشی بوقوع نپیوسته است. انسان در سختی ها دنبال راهکار می گردد.
?۲۰) به خدا اعتماد کنیم و از او راضی باشیم .
?۲۱) این حرفها که چرا همه افراد خانواده با هم مرده اند و یا اگر بنا به مردن است کاش همه خانواده بمیرند، شبیه داستان پیرمردی است که یک دخترش می گفت : پدرجان دعا کن باران بیاید تا کشتزار شوهرم سر سبز شود و دختر دیگرش می گفت : پدرجان دعا کن باران نیاید تا کوزه هایی که شوهرم ساخته خشک شود!!
?و سخن آخر: پیامبر ص از عزرائیل سوال کرد کجا خیلی دلت سوخته وقتی که جان کسی را می گرفتی؟
عزرائیل گفت: دو جا ! یکی وقتی کشتی شکست و زن بارداری بر تخته ای قرار گرفت و فرزندش را بدنیا آورد و دستور آمد جان مادر را بر تخته پاره بگیرم! دلم برای بچه سوخت!
و دیگر وقتی شدّاد بعد از آن همه سال خواست کاخ بهشتی خود را افتتاح کند، دستور گرفتن جانش آمد، هر چه التماس کرد یکبار آن کاخ را ببیند اجازه ندادند، دلم برایش سوخت!
و سپس گفت، آن کودک بر تخته پاره ، همان شدًاد بود!!!
توحیدمان را درست کنیم و دیدگاه کلی داشته باشیم نه جزیی!!
#طرید