#غدیر
#علامه_امینی ۱۴
آخرین سخنانی که در لحظه های آخر زندگی بر لبان آن مرد بزرگ جاری شد، این بود:
“اللهم هذه سکرات الموت قد حلّت فاقبل الیّ بوجهک الکریم، و اعنّی علی نفسی بما تعین به الصالحین علی انفسهم. . . “؛ «خداوندا! این سکرات مرگ است که به سویم می آید. پس به سوی من نظری کن و مرا با آن چه صالحان را کمک می کنی، کمک نما. »
فرزند علاّمه نقل می کند: وقتی پدرم را دفن کردیم مرحوم علاّمه بحرالعلوم آمد و به من گفت: من در این فکر بودم ببینم مولا امیرالمؤ منین (ع) چه مرحمتی در مقابل زحمات و خدمات مرحوم امینی در نگارش کتاب شریف الغدیر می کند؟
در عالم خواب دیدم حوضی است آقا امیرالمؤمنین (ع) بر لب آن ایستاده اند. افراد می آیند و مولا از آن حوض آب به آنها می دهند. گفتند که این حوض کوثر است. در این حال آقای امینی به نزدیک حوض رسیدند، آقا ظرف را گذاشتند، آستین ها را بالا زده و دستان مبارکشان را پر از آب کردند و به علامه آب خورانیدند و خطاب به او فرمودند: بَیّضَ اللّه وَجهک کما بَیَّضت وجهی (پروردگار رو سفید کند تو را کما اینکه مرا رو سفید کردی)!
@shamimemalakut