دنگ و فنگ !
- بفرمایید شما به جای من بنشینید !
- ممنون الان می رسیم ! راهی نیست !
این ها جملاتی بود که بین من و دوستم رد و بدل شد ، وقتی داشتیم با اتوبوس تا سر فلکه می رفتیم وجا نبود و من سر پا ایستاده بودم .
* پس لطفاً کمی صبر کنیم ، الان به آخرت می رسیم ! راهی نیست ! این یه ذره راه که این همه دنگ و فنگ لازم نداره ! *