آقا منصور 37 سال دارد. مدتی است که در آپارتمان ها کار نظافت انجام می دهد. با یک لباس شیک می آید و بعد لباس کار می پوشد. چند جور تی و جارو دارد و وچند جور دستمال و چند جور پاک کننده . بعد از تی کشیدن، زمین را با دستمال جداگانه پاک می کند. در و دیوار را با دستمال جدا، شیشه ها را با دستمال جدا ، آسانسور و نرده های استیل را با دستمال جدا. تمام درزها و شکاف ها را تمیز می کند. نه در واحدها چیزی می خورد ونه با گوشی اش کلنجار می رود.
دو ساعت اینجا باشد، یعنی دو ساعت جانانه کار کرده است !
بعد از رفتن او نه ذره ای خاک پیدا می شود و نه لکه ای بر در ودیوار!
او می گوید : راهنمایی می خواندم که معلم بخاطر نمره جوری تنبیهم کرد که برای همیشه از مدرسه فراری شدم!
حالا اون معلم به کجا رسیده نمی دانم، ولی می دانم که اگر آقا منصور درس می خواند، لیاقت زیادی برای رسیدن به مدارج عالی داشت.
اندازه ی حقارت و حسرت آقا منصور، اندازه ی جای خالی او در پستهای مهم جامعه را، فقط ترازوی خدا می تواند اندازه گیری کند!
« وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبینَ (انبیاء،47) »
روز قیامت ترازوهای عدل را خواهیم نهاد و به هیچ وجه کسی ستمی نبیند و چنانچه به وزن دانه خردلی (کاری کرده باشد) آن را به حساب بیاوریم و ما برای حسابگری کافی هستیم!!
#طرید
@shamimemalakut