7 ) فاطمیه : چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی !
من آن جا را نمی دیدم ، تو هم سیلی نمی خوردی !
|
|
7 ) فاطمیه : چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی ! من آن جا را نمی دیدم ، تو هم سیلی نمی خوردی ! تلویزیون نمایشگاه نقاشی شخصی را نشان می داد . یکی از تابلوهای وی سه بعدی بود ! یعنی از هر جهت نگاه می کردی تصویر خاصی دیده می شد ! مجری می گفت : این تابلو شاهکار این نقاش است . شاهکار کاری است که بسیار ممتاز است که فرد بواسطه ی آن مشهور می گردد . من خیلی فکر کردم ! . . . من هیچ شاهکاری ندارم که بواسطه ی آن نزد ملکوتیان مشهور باشم ! من هیچ شاهکاری ندارم که بتوانم با خودم اون طرف ببرم ! شاهکاری که از معبر مرگ ردّ شود ! حتماً تا بحال در جای تنگ بوده ای : خانه تنگ ، اتاق تنگ ، لباس تنگ و . . . .و حتماً می دانی روح و جسم انسان با تنگی تناسب ندارد . برای همین معماران فضاهای اجتماعی و بویژه مذهبی را بزرگ و وسیع می سازند ، تا علاوه بر جسم ، روح انسان نیز در آن آرامش یابد ! بد اخلاقی هم تنگی روح است ! آدم بد اخلاق هم خودش در عذاب است و هم مایه ی عذاب دیگران است ! جهنم هم که محل نهایی بد اخلاقها است ، تنگ است ! و بهشت طبق آیات و روایات چنان وسیع است ، که عرض آن به اندازه عرض آسمانها و زمین است ، چون صاحب آن به واسطه خوش اخلاقی ، وسعت روحی داشته است ! به ” یا واسع ” اقتدا کن و وسعت روح داشته باش ، یعنی خوش اخلاق باش ! سوره انشراح را ذکر مداومت کن ! از آلان متراژ خانه آخرتت را افزایش بده ! پس از جنگ احد ، پیامبر ص از فردی خواست که از ” سعد بن ربیع ” برایش خبر بیاورند ! سفیر پیامبر ص وی را نیمه جان در میان کشتگان پیدا کرد ! و به او گفت : من از طرف پیامبر ص مأموریت یافته ام که خبری از تو برای ایشان ببرم . سعد گفت : ” من جزء مردگانم ! سلام من را به پیامبر ص برسان و بگو خدا به تو پاداش نیکو ، بهترین پاداشی که به پیامبران خود داده ، عطا کند . و سپس ادامه داد : سلام مرا به یاران پیامبر ص برسان و بگو : سعد می گوید ، هرگز در پیشگاه خدا معذور نیستید ، اگر آسیبی به پیامبر ص برسد و شما زنده باشید ! آنگاه پس از این سخن به شهادت رسید ! وقتی پیامبر ص پیام او را شنید ، فرمود : خدا سعد را رحمت کند که او در حال حیات و ممات ، خیرخواه خدا و رسول او بود ! سیره ابن هشام . ج 2 . ص 194 ………………………………………….. امروز خبر شهادت سعد دیگری را به ما داده اند ! خانم از خدا بی خبری که اهل دین و دیانت نبود ، به من می گفت : همکار همسرم ما را به ولیمه ی حج دعوت کرده بود . وقتی من به سالن رفتم ، دیدم که برخلاف تصورم ، خانمها بسیار شیک و جالب لباس پوشیده بودند . بویژه که حاج خانم میزبان ، لباس زیبایی پوشیده بود و . . . . وقتی به خانه برگشتیم ، به همسرم گفتم : مجلس بسیار باشکوهی بود و همه لباسهای شیک و جذابی پوشیده بودند ، بخصوص که خانم همکارت فلان لباس را پوشیده بود و مدل لباسش اینطوری بود و اندامش اینطوری بود و . . . بعدها همیشه همسرم می گفت : هر وقت اون حاج خانم با حجاب و متدین را می بینم ، یاد مدل لباس و اندامش می افتم ! ! ! ……………………. این حرف ایشان من را بیاد یک واقعه تاریخی انداخت : بعد از جنگ بدر ، ” کعب بن اشرف ” شاعر یهودی زاده ، پیوسته کفار را بر ضد مسلمانان تحریک می کرد ! وی بی احترامی را بجایی رساند که در اشعار خود از ویژگی های جسمانی زنانی که مسلمان شده بودند ، نام می برد و به آنان هتک حرمت می کرد ! این کار کعب به مسلمانان بسیار گران آمد و لذا پیامبر ص تصمیم گرفت شرّ وی را از سر مسلمانان کوتاه سازد ، زیرا او مصداق بارز ” مفسد فی الارض ” بود . لذا انجام این کار را به یکی از فرماندهان سپرد و بدین ترتیب مسلمان از دست سخنان زشت و اشعار توهین آمیز وی راحت شدند ! دقت در این ماجرا ما را به این نکته اگاه می کند که نباید ویژگی های جسمانی زنان متدین ، نقل دهان بی دین ها و غفلت زدگان گردد . بدیهی است قبل از آنکه آنان را از این کار زشت نهی کنیم ، بهتر است که در مجالس و محافل زنانه به شیوه ای مشی کنیم که زمینه اینکار را فراهم نکنیم ! و مراقب نفوذی ها باشیم ! خدا نکند زیبایی های زن متدین و مسلمان ، دست مایه افکار شهوت انگیز مردان خطا کار گردد ! |
|
| کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان |