بسمه تعالی فقط خدا !! ساعت خالی بین تدریس ها بود و به اصطلاح ساعت مشاوره و من در راهروی دراز و بی قواره ی حوزه ، دنبال موردی برای مشاوره بودم که مدیر آهسته از دور با دست اشاره کرد : بیا! وقتی نزدیک شدم دهانش را به گوشم نزدیک کرد و گفت : یک… بیشتر »
|
آرشیو برای: "مرداد 1402, 19"بسمه تعالی فقط خدا !! ساعت خالی بین تدریس ها بود و به اصطلاح ساعت مشاوره و من در راهروی دراز و بی قواره ی حوزه ، دنبال موردی برای مشاوره بودم که مدیر آهسته از دور با دست اشاره کرد : بیا! وقتی نزدیک شدم دهانش را به گوشم نزدیک کرد و گفت : یک… بیشتر » |
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان |