موضوع: "بدون موضوع"
اعتماد چیست؟
اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از اینکه او نیز شما را دوست دارد. اعتماد یعنی رسیدن به شناخت معقولی درباره چیزی یا کسی و تعیین حدود و مرزها برای ایجاد ارتباط با او !
« إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ(یونس/7)»
یقینا ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ملاقات ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﻴﺪ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ اطمینان ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ بی ﺧﺒﺮﻧﺪ، جایگاه آنان آتش است …
به #دنیا اعتماد نکنیم !
امام حسین علیه السلام بر سر پیکر فرزندش فرمود: علی جان ! بعد از تو اف بر دنیا !
دنیا برای ما از هر کسی بیگانه تر است!
فردای روزی که ما را دفن کنند، دنیا بی تفاوت تر از همیشه به کار خود ادامه خواهد داد!
راست گفته آنکه گفت : برای کسی بمیر که برات تب کنه !
چرا که رسول خدا ص فرمود : دنیا خانه کسی است که خانه ندارد !
#طرید
@shamimemalakut
#صبر
از حجت الاسلام شیخ محمد نوری که در کتابخانه نجف اشرف ملازم علامه امینی بود، نقل شده است:
علامه امینی میفرمود: در یک شب جمعه زائر حرم حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) و مشغول زیارت و دعا بودم و از خدا میخواستم به خاطر حضرت امیر(علیه السلام)، کتاب «درر السمطین» که در آن زمان کمیاب بود و در تکمیل مباحث کتاب الغدیر نیاز داشتم، برای من مهیا کند.
در این زمان، یک عرب دهاتی برای زیارت حضرت مشرف شد، و از حضرت میخواست که حاجت او را برآورده کند و گاوش را که مریض بود شفا دهد.
یک هفته گذشت و من کتاب را پیدا نکردم، بعد از یک هفته دوباره برای زیارت مشرف شدم. از حُسن اتفاق در وقتی که مشغول زیارت بودم، دیدم همان مرد دهاتی به حرم مشرف شد و از حضرت تشکر مینمود که حاجت او را برآورده کرده!
وقتی من کلام آن مرد را شنیدم، محزون شدم، چون دیدم امام حاجت او را برآورده کرده بود، ولی حاجت مرا برآورده نکرده است! خطاب به حضرت گفتم: جواب این مرد دهاتی را دادی و حاجتش را برآورده کردی! و من مدتی است متوسل میشوم به خدا و شما را شفیع قرار میدهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید، ولی آن کتاب مهیا نشده؛ آیا من کتاب را برای خودم میخواهم یا به خاطر کتاب شما الغدیر؟
گریه کردم، از حرم بیرون آمدم و آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم.
در عالم خواب، دیدم مشرف به خدمت حضرت امیر شدهام.
حضرت به من فرمود: «آن مرد ضعیفالایمان بود و نمیتوانست صبر کند».
از خواب بیدار شدم و صبح سرسفره بودم که در زده شد. در را باز کردم، دیدم همسایهای که شغلش بنایی بود، داخل شد و سلام کرد، سپس گفت: من خانه جدیدی خریدهام که بزرگتر از این خانه است و بیشتر اساس خانه را به آنجا نقل دادهام، این کتاب را در گوشه خانه پیدا کردم، خانمم گفت: این کتاب به درد شما نمیخورد و شما آن را نمیخوانی، آنرا به همسایهمان شیخ عبدالحسین امینی هدیه کن شاید او استفاده کند.
من کتاب را گرفتم و غبارش را پاک کردم، دیدم همان کتاب خطی «درر السمطین» است که دنبالش بودم! در این هنگام بر این نعمت سجده شکر کردم.
منبع: علامه امینی/جرعهنوش الغدیر/75
@shamimemalakut
#بلا
از امام باقر ع پرسیدند : ما در عالم قبل بودیم ، همان جا بندگی خدا را می کردیم . چرا خدا ما را به دنیا آورد ؟!
حضرت فرمود : انسان آنجا نیازی نداشت ، لذا درِ خانه ی خدا نمی رفت. نیاز ، انسان را به درِ خانه ی خدا می کشاند و غرورش را می شکند و برای انسان انکسار می آورد. ( مضمون روایت)
#نقل_از_حجت_الاسلام_عالی
@shamimemalakut
#دعای_حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
« اللهم الیک لا الی النّار »
خدایا سیر من به سوی تو باشد نه بسوی دوزخ!
به نقل از حجت الاسلام عاملی
@shamimemalakut