موضوع: "بدون موضوع"
پیامبر ص مردی را به جمع آوری زکات فرستاد و چون آن مرد از مأموریت خود بازگشت، مبلغی از اموال را که همراه آورده بود تسلیم پیغمبر ص کرد و مبلغی را برای خود برداشت و گفت: آن قسمت مال شما و این قسمت هدیه ای است که مردم به من اهدا کرده اند.
پیغمبر ص فرمود: چرا در خانه پدر و مادرت ننشستی تا ببینی هدیه برایت می آورند یا نه؟!
سپس حضرت به سخن برخاست و فرمود:
چگونه است که ما مردمانی را مأمور جمع آوری زکات می سازیم، پس می گویند: این قسمت مال شما و این قسمت هدیه ای است که به ما اهدا شده، چرا چنین مأمور در خانه پدر و مادرش نمی نشیند تا ببیند هدیه برایش می برند یا نه!
جناب#اکبر_طبری!
اگر شما معاون اجرایی قوه قضائیه نبودی ، باز این املاک و دارایی ها را به نامت می کردند؟!
احمق، کتاب دید و گمان کرد عالم است
خودبین، به کشتی آمد و پنداشت ناخداست!
#طرید
@shamimemalakut
#امام_زمان
#سینه_ام_تنگ_است
#از_زندگی_آزرده_ام
خیلی خوب است آدم عاشق کسی باشد و برای دیدنش و شنیدن صدایش لحظه شماری کند، مثل او زندگی کند ، رنگ مورد علاقه او را بپوشد، تیپ مورد علاقه او را بزند!
در صورتی که این کس، امام زمانش باشد، که این محبت چاره ساز است و اکسیر اعظم !
وگرنه محبت هایی که ریشه الهی ندارد، اسارت و حقارت است!
#طرید
@shamimemalakut
#تازه_ترین_سروده_مقام_معظم_رهبری
در شکوه از خویشتن
می کند آشفتهام، همهمه ی خویشتن
کاش برون می شدم از همه ی خویشتن
می کشد از هر طرف، چون پر کاهی مرا
وسوسه این و آن، دمدمه ی خویشتن
پنجه در افکندهام، در دل خونین خویش
گرگ وش افتادهام، در رمه ی خویشتن
باده نابم گهی، زهر هلاهل گهی
خود به فغانم از این، ملقمه ی خویشتن
طفلم و بنهاده سر، بر سر دامان عشق
تا کندم بیخود از زمزمه ی خویشتن
مست و خرابم «امین»، بی خبر از بود و است
از که ستانم بگو، مظلمه خویشتن
@shamimemalakut